10 فروردين 1403 / ۱۹ رمضان ۱۴۴۵
شناسه خبر : 27601
سه شنبه 03 تير 1393 , 14:15
سه شنبه 03 تير 1393 , 14:15
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
دلنوشته ای برای برادرم حمزه
رمضان مرتضی آخوندی
گلزار شهدای تبریز قدم میزدم...
سید علیرضا آلداود
پاک بودن دامان نظام از تخلفات برخی نامزدان و منتخبان
امانالله دهقان فرد
تعاون و اقتصاد جمهوری اسلامی
محسن ناطق
کفّار افرادى بىتفاوت و بهانهگیر هستند!
احمدرضا بهمنیار
متن ها و مکث ها
سید مهدی حسینی
نگاهی به معایب و محاسن تک فرزندی و چند فرزندی
سعیده نام آور
بهارِ دوستی، خانه ای درخورد دیجیتالیسم
سید مهدی حسینی
نکاتی پیرامون قبل و بعد از انتخابات
امانالله دهقان فرد
بازگشت قدرت به صحن منَشاء تحولات بزرگ
سیدمحمدرضا میرشمسی
منافع ملی، بزرگی و مجازی سازی
سید مهدی حسینی
ادبیات ایثار و شهادت
عیدانه ای برای مجاهدان بی مثال وطن
شهیدگمنام
مثل شهدا
مجتبی رحماندوست
قهرمان را باید مثل یک قهرمان تشییع کرد!
زهرا خراسانی
گزارش و گفت و گو
بگو سیب!
فرستنده هم درد- خدا سیب را دوست دارد
برای همین این جهان را
-که یک باغ سیب است-
چنین رنگ رنگ خلق کرده
سر طاقچه بر لب حوض هستی
وتا چشم کار می کند در کنار خودش سیب چید ست
زمین وزمان غرق در بوی سیب است
خدا این همه سیب را
برای رسیدن به یک سیب سرخ آفرید ست
برای رسیدن به تصویر زیبای انسان
بگو سیب!
شعر از جانباز عزیز و شاعر خوش ذوق بهروز ساقی
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
روایتی از نماز خونآلود یک رزمنده امدادگر
عبدالحسین قاهری
مثل گندم درویمان کردند
علی کرمی
روایتی از فوتبال پیرمردها مقابل دشمن بعثی
محمدعلی نوریان
معرفی کتاب
این شعرتان بسیار بسیار بسیار زیباست . درود بر آقای هم درد که آنرا برای این سایت فرستادند . آقای هم درد دستتان درد نکند که شعری به این زیبایی را از آقای ساقی ارسال کردید .
فضای سایت را معطر کردید به بوی سیب و ساقی .......برای رسیدن به تصویر زیبای انسان
بگو سیب !
برایتان دعا میکنم که زودتر برگردید و همواره اشعار زیبا بسرائید . و دیگر هرگز بیمار نشوید .
چه زود ای ماه مهمانی گذشتی
بسان لذتی آنی گذشتی
به ما منت نهادی ماه زیبا
که از شب های ظلمانی گذشتی
چو پیک رحمت یار کریمی
بر این در خویش زندانی گذشتی
نمی دانم خداوندا که آیا
ز من با آنچه می دانی گذشتی
چه شب هایی که شهر مردمان را
به خود کردی چراغانی گذشتی
خبر دارم که در بعضی اقالیم
چه توفانی و بارانی گذشتی
چنانت انس و الفت بود با ما
گمان کردم که می مانی گذشتی
چگونه روزه خوار بی مروت
از این نعمت به آسانی گذشتی