پنجشنبه 30 مرداد 1393 , 14:33
ایثارگران با عزم راسخ آمده اند
فرزند شهید- ...اسماعیلی ادامه داد: اگر اداره امور کشور دست فرزندان شهدا و ایثارگر باشد می توان مسیر روشن تری رو پیش بینی کرد. تعهد و تخصصی دیده شده نشان از آمادگی آنان در پذیرش مسئولیت های اداره امور کشور است.
کاری را خواهیم کرد که پدرانمان در شرایط بحران جنگ در اول انقلاب کردند. برای آنچه که به دست آوردیم بهترین عزیزانمان را فدا کردیم. نخواهیم گذاشت به اعتبار و آبروی کشور به دست نااهلان خدشه ای وارد شود. راهی را می رویم که پدرانمان وصیت کردند. با تمام قدرت پشت ولی فیقه زمانمان خواهیم ایستاد و کشور را به سر منزل پیشرفت و افتخار هدایت خواهیم کرد. کسانی در این کارزار جا خواهند ماند و یا حذف خواهند شد و یا تار و مار خواهند شد که فکر تضعیف و تخریب و نابودی این نظام مقدس را بر سر پوکشان می پرورانند.
یکی می گفت شما روحیه کار اداری نداری. گفتم پدرم هم نظامی نبود اما جانش را فدا نکرد که افراد نالایقی بر مستند قدرت تکیه بزنند و کشور را به انحطاط بکشانند و به ما موعظه کنند و خط و نشان برایمان بکشند. صلاحیت بود و نبود ما دست شما نیست که اینقدر نگرانی . این حق را شهدا به ما دادند و این عین جهاد است و بر ما در این شرایط واجب کفایی است. برادر نگران حضور ما نباشید. بس است اینهمه آبرو ریزی و بدنام کردن نظام. کشور نیاز به پشت کار و غیرت و تعهد و پایبندی دارد. شما داری؟ شما که برای ما تععین تکلیف می کنید، می دانید که برای عدم کفایت شما هزاران دلیل و برهان داریم . بس است با رابطه بر قدرت تکیه زدن. ایثارگران آمده اند تا با تلاش مضاعف کم کاری شما ها را جبران کنند و اعتماد را به مردم عزیز ایران برگردانند و در تحقق آرمان های امام و انقلاب و رهبری معظم با دل و جان مایه بگذارند. ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم.
وقتی برمیگردم به بیستو شیش هفت سال پیش زمانیکه آتش بس شدو قرارهای گفتگوی ایران وعراق را توسازمان ملل دنبال میکردیم فقط یک فکر توسرمون بود اونم اینکه کنار هموطنامون باشیم هرکس در تدارکه یه چیزی بود مثلا بروبچه های گروه سرود هم وغمشون سرود ه سرایی برای لحضه های اولینه ورود به خاکه میهن وباقیه هرکس بفکره چیزی بود یکی از برادرها که فکرکنم ازبچه های شهرستانه شوش بود هنرمندی قابلوباحوصله بود تواردوگاه میگشت وهرکس مهر یاتربته کربلاداشت میگرفت وخیس میدادودوباره با دست درابعاد کوچکتر مهر میساخت تا جهته تبرکی ازاسارت تحفه ای داشته وبرای عزیزانمون بیاریم از کمترین امکانات بهترین وبیشترین استفاده میشد
اصلا فکره هیچکس به این نبودکه فردا که به ایران پا میزاریم قراه با مادیات سروکارداشته باشیمو وانقدر از هم فاصله بگیریم
اخرش فاش بایدبیام دفتره شما اول برای دیدن روی مبارکه جناب آقای ساقی گل وگلاب برای عرض ادب
بعد ببینم قیچیه کاته مطلب دسته کیه انقدر تیغشو رو مطلبهای من میبنده آقا بودجه هم همینطوری حیف ومیل میشه دیگه وقت میزاری مینویسی بعد میبینی از سروتهش رفته بابا انصافتونو شکر برای یه مطلب چشمام درمیاد تا بنویسم پول براش هزینه میکنیم انوقت خیلی راحت میبریش بامرام
بهرحال یا اصلا نزارید یا کم فروشی نکنید بزارید دیگران قضاوتمون کنند شاید اصلاح شدیم شفاف سازی راه سالمی برای جلب مخاطبه