سه شنبه 08 مهر 1393 , 15:08
درباره اسکیزوفرنی
جانباز شیمیایی 1- روان گسیختگی یا اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی (به انگلیسی: Schizophrenia) یک اختلال روانی است که مشخصه آن از کار افتادگی فرایندهای فکری و پاسخگویی عاطفی ضعیف میباشد.[۱] این بیماری معمولاً خود را به صورت توهم شنیداری، توهمهای جنون آمیز یا عجیب و غریب، یا تکلم و تفکر آشفته نشان میدهد، و با اختلال در عملکرد اجتماعی یا شغلی قابل توجهی همراه است. شروع علائم معمولاً در دوران نوجوانی رخ میدهد، با یک شیوع در طول زندگی جهانی در حدود ۰٫۳–۰٫۷٪.[۲] تشخیص بر اساس مشاهده رفتار و تجارب گزارش شده بیمار است.
به نظر میرسد ژنتیک، محیط اولیه، نوروبیولوژی، و فرایندهای روانی و اجتماعی از عوامل مهم مؤثر باشند؛ به نظر میرسد برخی از مواد مخدر تفریحی و داروها باعث ایجاد یا بدتر شدن علایم میشوند. پژوهش حاضر بر روی نقش نوروبیولوژی متمرکز شده است، اگر چه هیچ علت ارگانیک مجزایی یافت نشد. ترکیب بسیار محتمل علائم بحثهایی را در مورد اینکه آیا تشخیص نشان دهنده یک اختلال واحد است یا تعدادی از سندرمهای گسسته، بر انگیخته شده است. با وجود اینکه ریشه لغت در یونانی skhizein (σχίζειν، «گسستن») و phrēn, phren- (φρήν, φρεν-؛ «ذهن») است، اسکیزوفرنی به معنی «ذهن گسیخته» نیست و همانند اختلال شخصیت تجزیهای نمیباشد- که به عنوان «اختلال شخصیت چندگانه» یا «هویت پریشی» نیز شناخته میشود - شرایطی که اغلب در ادراک عمومی با آن اشتباه گرفته میشود.[۳]
نقطه اتکای درمان، داروهای آنتی سایکوتیک (ضد جنون) است، که عمدتاً فعالیت [گیرنده (بیوشیمی) | گیرنده]] دوپامین (و گاهی اوقات سروتونین) را سرکوب میکنند. درمان روانی و توان بخشی حرفهای و اجتماعی نیز در درمان مهم هستند. در موارد جدی تر - که امکان ایجاد خطر برای شخص بیمار و دیگران وجود دارد - ممکن است به بستری اجباری نیاز باشد، اگر چه ماندن در بیمارستان در حال حاضر کوتاه تر و کمتر از آن چیزی است که زمانی مرسوم بود.[۴]
اختلال عمدتاً ادراک را تحت تأثیر قرار میدهد، اما معمولاً به مشکلات مزمن در رفتار و احساسات نیز میانجامد. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در معرض شرایط اضافی ( همراه بیماری) هستند، از جمله افسردگی اساسی و اختلال اضطراب؛ احتمال سوء مصرف مواد مخدر در طول زندگی تقریباً ۵۰٪ است.[۵] مشکلات اجتماعی از قبیل بیکاری طولانی مدت، فقر و بی خانمانی، شایع هستند. امید به زندگی متوسط افراد مبتلا به این اختلال به دلیل افزایش مشکلات سلامت جسمی و نرخ خودکشی بالاتر (حدود ۵٪) ۱۲ تا ۱۵ سال کمتر از کسانی که مبتلا به آن نیستند.[۲]
محتویات
[نهفتن]
• ۱ علائم
فرد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است دچار توهمهایی شود (که اغلب به صورت شنیدن صداها گزارش شده است)، خیالات (اغلب عجیب و غریب یا سرکوب گرانه در طبیعت) و آشفتگی فکری و کلامی میباشند. مورد دوم ممکن است از از دست دادن قطار اندیشه، تا جملات با اتصال نامنظم در معنی، تا تناقض شناخته شده به عنوان آشفته گویی در موارد حاد متغیر باشد. گوشه گیری اجتماعی، نامرتبی لباس و بهداشت، و از دست دادن انگیزه و قضاوت تماماً موارد عادی موجود در اسکیزوفرنی میباشند.[۶] اغلب الگوی قابل مشاهدهای از مشکل عاطفی وجود دارد، برای مثال عدم پاسخگویی به محرکات.[۷] اختلال در شناخت اجتماعی با اسکیزوفرنی مرتبط است،[۸] همچنین علائم پارانویا؛ انزوای اجتماعی به طور معمول اتفاق میافتد.[۹] همچنین معمولاً مشکلات در کارو حافظه بلند مدت، توجه، عملکرد اجرایی، و سرعت پردازش رخ میدهد.[۲] در یک زیرگروه غیر معمول، فرد ممکن است تا حد زیادی ساکت باشد، در وضعیتهای حرکتی عجیب و غریب، یا در جلوههای بی موردی از اضطراب قرار بگیرد، که همه اینها نشانههایی از جنون جوانی میباشند.[۱۰]
اواخر نوجوانی و اوایل دوران بلوغ، دورههای اوج شروع بیماری اسکیزوفرنی میباشند،[۲] که سالهای بحرانی توسعه اجتماعی و حرفهای یک نوجوان است.[۱۱] در ۴۰٪ از مردان و ۲۳٪ از زنان مبتلا به اسکیزوفرنی، این مهم قبل از سن ۱۹ سالگی خود را نمایان میکند.[۱۲] برای به حداقل رساندن گستردگی اختلال مرتبط با اسکیزوفرنی، به تازگی کار بسیاری برای شناسایی و درمان مرحلهعلائم اولیه (قبل از شروع) بیماری به انجام رسیده است، که تا ۳۰ ماه قبل از شروع علائم قابل تشخیص است.[۱۱] کسانی که بیماری اسکیزوفرنی آنها در حال پیشرفت است ممکن است علائم گذرا یا خود محدودگری روانی[۱۳] و علائم نا-معین کناره گیری از اجتماع، تحریک پذیری، بیقراری،[۱۴] و عدم مهارت حرکتی[۱۵] را در طول مرحله ابتدایی بیماری تجربه کنند.
•نوعی از جنون جوانی: این موضوع ممکن است تقریباً ناشی از بی حرکتی و یا جلوهای از آشفتگی، حرکات بی هدف و بی مورد باشد. علائم میتوانند شامل نداشتن هوشیاری نسبی یا کامل جنون جوانی و انعطاف پذیری مومی باشند. (DSM code 295.۲/ICD code F20.2)
•نوع نامشخص: علائم روان پریشی نمایانند، اما معیاری برای انواع پارانوئید، آشفتگی، یا جنون جوانی دیده نمیشود. (DSM code 295.۹/ICD code F20.3)
•نوع باقیمانده: که در آن علائم مثبت فقط در یک حساسیت پایین نمایانند. (DSM code 295.۶/ICD code F20.5)
ICD-۱۰ دو زیر گروه دیگر را معرفی میکند:[۶۷]
•افسردگی پس از اسکیزوفرنی: بروز افسردگی پس از یک بیماری اسکیزوفرنی که در آن سطح پایینی از علائم اسکیزوفرنی هنوز هم ممکن است وجود داشته باشند. (ICD code F20.4)
•اسکیزوفرنی ساده: گسترش بی سر و صدا و پیشرونده علائم شاخص منفی بدون هیچ سابقهای از حالات روانی (ICD code F20.6)
تفاوت[ویرایش]
علائم روان پریشی ممکن است در بسیاری از اختلالات روانی دیگر موجود باشند، از جمله اختلال دوقطبی،[۶۸] اختلال شخصیت مرزی،[۶۹] مسمومیت با مواد مخدر و جنون ناشی از مواد مخدر. توهمات («غیر-عجیب و غریب») نیز اختلال توهم، و برداشتهای اجتماعی دراختلال اضطراب اجتماعی، اختلال شخصیت گریزی و اختلال شخصیت موجود هستند. اسکیزوفرنی با اختلال وسواس(OCD) همراه است، به طور قابل توجه بیشتر از آن است که بتوان به صورت شانسی در مورد آن بحث کرد، گر چه وسواسی که در OCD از توهمات اسکیزوفرنی رخ میدهد را به سختی میتوان تشخیص داد.[۷۰]
بیشتر پزشکان عمومی و اعصاب و روان ممکن است ملزم به رد کردن بیماریهای پزشکی شوند که ممکن است به ندرت حاصل از علائمی شبیه اسکیزوفرنی روانی،[۶۵] مانند: آشوب و اضطراب متابولیک، عفونت سیستماتیکی، سفلیس، HIV عفونت، صرع، و ضایعات مغز باشند. ممکن است رد کردنهذیان، که میتواند نشانه توهمات دیداری، شروع حاد و متغیر سطح هوشیاری، و نشانه بیماری زمینهای باشد لازم باشد. تحقیقات به طور کلی به منظور عود کردن تکرار نمیشوند مگر اینکه نشانه «طبی» خاصی باشد یا ممکن است عوارض جانبی از دارو ضد جنون وجود داشته باشد.
پیشگیری[ویرایش]
در حال حاضر شواهد و مدارک مبتنی بر اثر بخشی مداخلات زودرس برای جلوگیری از اسکیزوفرنی بی نتیجه است.[۷۱] حال آنکه شواهدی وجود دارد که مداخله زود هنگام در آنهایی که با یک فقره بیماری روانی همراه هستند ممکن است در کوتاه مدت نتایج بهبودشان را مهیا سازند، پس از پنج سال بهره مندی کمی از این اقدامات وجود دارد.[۲] تلاش برای جلوگیری از اسکیزوفرنی در مرحلهعلائم اولیه بیماری مطمئناً سودمند نمیباشد و به همین دلیل از سال ۲۰۰۹ توصیه نمیشود.[۷۲] پیشگیری در صورت نبودن نشانههای قابل اعتماد بعد از پیشرفت بیماری دشوار است.[۷۳] با این حال، برخی از موارد اسکیزوفرنی میتواند به تعویق بیفتد یا احتمالاً با تشویق به پرهیز کردن از مصرف حشیش، به ویژه در میان جوانان میتواند به تعویق بیفتد.[۷۳] افراد با سابقه خانوادگی اسکیزوفرنی ممکن است بیشتر در معرض خطر ابتلا به جنون ناشی از حشیش باشند.[۳۹] و، یک پژوهش نشان داد که اختلالات روانی ناشی از حشیش در حدود نیمی از موارد پیشرفت شرایط روانی مداوم را به دنبال دارد.[۷۴]
تحقیقات نظری دنباله رو استراتژیهایی هستند که ممکن است بیماری اسکیزوفرنی را کاهش دهند. به دنبال یک روش برای درک آنچه در سطح ژنتیک و عصبی اتفاق میافتد تا یک بیماری به حساب بیاید، به طوری که مداخلات زیست پزشکی میتوانند گسترده شوند. با این حال، آثار متعدد و متنوع ژنتیکی به هر اندازه که کوچک باشند، تعامل با محیط زیست را با مشکل مواجه میکنند. متناوباً، استراتژیهای [بهداشت عمومی]] میتوانند عوامل انتخابی اقتصادی و اجتماعی باشند که در گروههای خاص به میزان بالایی از اسکیزوفرنی، به عنوان مثال در ارتباط با مهاجرت، قومیت یا فقر، به هم مرتبط هستند. گروه گستردهای از استراتژیها میتوانند از خدمات مربوط به اطمینان از حاملگی سالم و رشد سالم، از جمله در مناطق توسعه روانی مانند شناخت اجتماعی حمایت کنند. با این حال، به اندازه کافی شواهد و مدارکی دال بر اجرای ایدههایی که در زمان فعلی وجود دارند، و تعدادی از مسائل گسترده تری که مختص اسکیزوفرنی باشند موجود نیست[۷۵][۷۶]
برادر برای چی عذرخواهی می کنی ؟ مطلبت علمی بود ودر حد سواد همه ما هم هست . خیالت راحت باشه . بابا این قدر ایثارگران فاش را دست کم نگیر ! باورکن سایت فاش کلاسش بالاست همه ماشاءا... فول تحصیلاتند ! میگی نه بپرس ؟!
یادته قرار بود ما در سایت برای سلامت ایثارگران با هم همکاری کنیم . حالا وقتشه !
دکتر مخوام یه خواهش بکنم ؟
می دونی که جامعه هدف در فاش کسانی هستند که از سنین نوجوانی تا جوانی ... با روحیه های متفاوت سالها درجبهه بودند . جنگ هم عوارض خاص خودش را دارد و این برکسی پوشیده نیست . بعد از جنگ کم کم اختلال رفتاری و عاطفه در عزیزان رزمنده و جانبازان خودش را نشان داد . خود من سالها پیش هر چه تلاش کردم این موضوع را در بین اطرافیانم توضیح بدم موفق نشدم . حالا ... متاسفانه خانواده ها متوجه این موضوع نبودند . ولی شک نکن که دولتمردان در این زمینه خودشونو به کوچه علی چپ زدند ! چراشو که خودت خوب می دونی ! بعدادر این زمینه صحبت می کنیم ...
آقا! حالا بیشترین رنج را فرزندان و همسران این عزیزان متحمل می شن . چون درک اینکه پدر خانواده از درون چه روح آزرده ای دارد برایشان سخت است ! لذا در مقابل رفتارهای پدر یا همسر تصورات نادرست و بدتر آنکه رفتار نادرست تر دارن ! می تونی حدس بزنی مظلومیت مضاعف این ایثارگران چقدره ؟!
مثلا از دو خانم بگویم که از همسران خود جدا زندگی می کنند . آنها در همان اوایل بعد از جنگ ازدواج کردند . بی توجهی به روحیه این رزمندگان که در شمار جانبازان بودند باعث شد که در چند سال اخیر رفتارهای ناشایست و آسیب زننده ای در حق خود و خانواده اعمال کنند که سبب از هم پاشیدگی زندگیشان شده است . دادگاه می گوید این رفتارها به سبب عوارض جنگ است اما همسران می گویند دادگاه در حقشان اجحاف کرده
دکتر جان ! از آنجایی که من تو جمع شما هیچی هستم حقیقتا تردید دارم خودم در این زمینه مطلب بنویسم تازه تجربه دیداری شما از احوال ایثارگران بیشتره . اگر برات ممکنه وقتی درباره اختلالات رفتاری می نویسی یکجوری باشه که خانواده های ایثارگران آن را ملموس تر حس کنند . اگر بتونی با حفظ حرمتها ، رفتار کیس های واقعی را در کنار این مطالب علمی ، تشریح کنی در واقع یکی از کسانی هستی که برای ایثارگران کارکارستان انجام داده است . امیدوارم توضیحاتم کافی بوده باشد . تا بعد خدانگه دار
ما جانبازان ورزمنده ها چه درصد پایین وچه بی درصد گاها بدلیل عدم شناخت از وضعیت روحی وجسمی مان مورد نامهربانی هایی قرار میگیریم حتی از طرف خانواده ما با دیدن شهادت همسنگرانمان واسترس های مکرر وترس از اسارت واسترس در معرض مرگ قرار گرفتن در طول زمان اسیب های جسمی وروحی دیده ایم که تا اخر عمر با ماست اسیب های جسمی قابل رویت وتا اندازه ای قابل درمان است ولی اسیب های روحی را با توجه به شرایط فرهنگی ما وعدم اطلاعات زیاد خانواده ها در موردانها بسیار مخرب تر وبنیان کن است وحتی بنیان خانواده را از هم می پاشد مثالی میزنم مثلا ماسرماخورده ایم وتب داریم وسرفه های شدید فورا به پزشک مراجعه میکنیم وبرایمان در منزل سوپ درست میکنند وهمه جوره هوای ما را دارند ولی یک بعد از ظهر جمعه را مثال میزنم عکسی را دیده ام ویاد شهیدی افتاده ام دلم گرفته که یک دفعه خانواده میگویندمیخواهند به مهمانی بروند ومن نمی خواهم میخواهم تنها باشم یا خیلی با مهمانی رفتن میانه ای ندارم وبگو مگو وقهر.... اکثر ما داروهای اعصاب مصرف میکنیم وخانواده ها نمیدانند چیست حال چه کنیم تا فضای خانه هم برای ما وهم برای اعضای خانواده قابل تحمل باشد
1-اول از همه باید بپذیریم که ما مشکلی داریم که باعث شده افسرده وکسل شویم کابوس شبانه ببینیم از جمع فراری هستیم تنهایی را دوست داریم وسواس داریم قفل درخانه وریموت خودرووشیر گاز وشیر اب را چند بار کنترل میکنیم بیخودی دلهره ودلشوره دریم همه اش فکر میکنیم الان میخواهد اتفاقی بیفتدوغیره عزیزان اینها مشکلات کمی نیست هرکدامش ده برابر سرماخوردگی به خودمان وخانوادمان اسیب میزند ما باید این را از عوارض ناخواسته ای بدانیم که در اثر جنگ ایجاد شده وبه درمان احتیاج دارد
2- همسر ما شریک زندگی ماست وحق دارد از مشکل ما با خبر باشد ولی اگر از مشکل خودمان بگوییم ممکن است باورش نشود ویا سرسری از ان میگذرد پس چاره کارچیست چاره کار این است ابتدا کس دیگری را مثال بزنیم وبگوییم این مشکل را دارد وبعد حتما موقعی که به روانپزشک مراجعه میکنید همسرتان همراهتان باشدمعمولا به حرف پزشکان خوب گوش میدهندجانبازی را میشناختم که با مشکل شدید روحی دست وپنجه نرم میکرد ودستور بستری داشت میگفت اگر بستری شوم وزنم بفهمد همه اموالم را ازچنگم خارج میکند البته اشتباه میکرد بستری شد ومشکلش هم حل شدچون عدم مراجعه ما به پزشک کم کم کل خانواده را دچار بحران میکند
3-روانپزشکان چندین روش درمانی در پیشرو دارند ولی تا بفهمند جانبازی یک گونی قرص وکپسول دستت می دهندوخوب نمیشوی که هیچ تازه ممکن است از هرچه دارو ست بیزار شوید پزشکی را انتخاب کنید که به مشاوره ودرمانهای دیگر بیشتر اهمیت بدهد ولی بعضی اوقات خوردن دارو اجتناب ناپذیراست از طول کشیدن زمان درمان ناراحت نشوید وهر روز به خود بگویید من بهتر میشوم
4- برای اینکه احساس آرامش کنید همیشه بگویید هیچ کس کامل نیست وهمه مشکل دارند تازه مشکل من به خاطر دفاع از هدفی والا بوده پس باید به ان افتخار کنم همیشه خاطرات جنگتان را برای بچه ها وهمسرتان تعریف کنید تا بدانند شما در چه شرایطی قرار داشته اید ادامه دارد...
مي دانيم كه جنابعالي از دلتنگي كه بر اثر سوء تفاهمي از ما داشته ايدف اين مطلب كامل و زيبا و مفيد را فرستاديد. اما حيفمان آمد كه آن را در اختيار دوستان قرار ندهيم. ين اولين بار نيست كه از لطف و مطالب و اطلاعات خوب شما بهره مند مي شويم.
برادر ما خاك پاي شما و همه رزمان هستيم و خيلي دوستتان داريم. خواهش مي كنيم كه اين سوئ تفاهم شما را دلتنگ نكند كه همه ما حقيقتا سعيمان بر اين است كه كمي از دلتنگي هاي شما كم كنيم و خدمتي كنيم و كمكي و قدمي و ...
جناب جانباز شيميايي حلال بفرماييد و لطفا هميشه ما را از اطلاعات و مطالب خوب خود بهره مند نماييد با تشكر از توجه شما