شناسه خبر : 25472
دوشنبه 21 بهمن 1392 , 09:00
اشتراک گذاری در :
عکس روز

آسیب شناسی روحی ایثارگران

اسماعیل مرتضایی - مورد توجه تمام مسئولینی که مدعی حرکت به سوی جامعه آرمانی اسلام ناب محمدی هستند. جدا" اگر نوشته ذیل را که با تحقیق از ده ها مقاله علمی و خارجی توسط متخصصین امر به رشته تحریر در آمده را تائید می کنید، بدانید شما نیزدر شدت این آسیب ها  مقصرید و اگر نه . یا به آخرت و حداقل بازتاب اعمال اختیاری معتقدید بدانید مدعیان روزی از شما خواهند پرسید چرا در راستای دفع درد و آلام ما قدمی برنداشتید؟ آن وقت یقینا" بهانه مشکلی از شما را حل نمی کند، البته اگر اعتقاد دارید.

آسیب شناسی روحی و روانی و جسمانی  ایثارگران دفاع مقدس
رابطه مستقیم مابین  پی – تی –اس – دی
(اضطراب پس از سانحه  و سکته مغزی قلبی و دیگر بیماریهای .. .صعب العلاج)

عوامل به وجود آورنده اختلال فشار روانی پس از سانحه(پی- تی -اس دس) :

عامل فشارآور حادثه، که شامل در معرض انفجار و اصابت گلولهَ، تفنگ، آرپی جی، موشک و بمب بودن و یا مورد حمله تجاوز جنسی قرار گرفتن یا زیر آوار ماندن است.
چگونگی درک و تجربه کردن حادثه، بدین ترتیب که آیا فرد به صورت مستقیم و از فاصله نزدیک حادثه را تجربه کرده است یا به طور غیر مستقیم مانند شنیدن اخبار از رسانه ها و دوستان، دیدن تصویر از رسانه ها، صحنه دلخراش و حادثه را شاهد بوده است.
زمان حادثه، به مدت زمان حضور رزمنده در جبهه و اینکه آن حادثه در شب و یا روز رخ داده مربوط می شود

یادآوری مکرر، دردناک و ناخواسته ی حادثه: چنین یادآوری هایی غیر ارادی و غیر قابل کنترل هستند و در ذهن حالت تهاجمی دارند. لذا تاثیر نامطلوبی در فرد مبتلا به جای می گذارد.

رؤیاها و خواب های آشفته کننده و مکرر درباره حادثه: بیماران مبتلا در رویا و خواب های خود، حادثه را به شکل واضح و روشن می بینند. یعنی فرد رویدادهایی را می بیند که در گذشته به نوعی با آن روبرو شده و در خواب جنبه مکرر و پریشان کننده ای را ایجاد می کند. به طور مثال وحشت شبانه نشانه ای از این علامت است که در آن بیمار با داد و فریاد از خواب می پرد.

احساس و رفتار فرد به گونه ای است که گویا آن حادثه در حال روی دادن است: فرد مبتلا به این اختلال، در بیداری به طور ناگهانی و سریع، حادثه نگران کننده گذشته را به یاد می آورد و واکنش نشان می دهد. به این حالت، مرحله بازگشت سریع به گذشته یا فلاش بک می گویند.

پریشانی روانی شدید هنگام روبرو شدن با نشانه های رویداد گذشته: چنانچه فرد مبتلا با هر شئ، موقعیت و یا فردی که به نوعی با خاطره گذشته او در ارتباط بوده، مواجه شود سریعا دچار آشفتگی فکر می شود.

واکنش فیزیولوژیکی (تغییرات جسمی) هنگام مواجه شدن با نشانه های رویداد گذشته: واکنش فرد به هنگام مواجهه با نشانه مربوط به حادثه و یا خاطره آن، به صورت تغییرات فیزیولوژیکی مانند: افزایش ضربان قلب، رنگ پریدگی، احساس تنگی نفس، عرق سرد در بدن و احساس سست شدن و مور مور شدگی در دست و پا، بیماری های پوستی و بعضی از آلرژی ها بروز می نماید.

تلاش برای اجتناب و دوری کردن از افکار، احساسات یا مکالمات مربوط به رویداد گذشته: فرد این کار را به طور ارادی انجام می دهد و موجب می شود در فعالیت ها و عملکرد روزانه اش، برقراری ارتباط اجتماعی با سایر افراد جامعه و حتی درمان بیماری اش با مشکلاتی مواجه شود.

تلاش جهت اجتناب از فعالیت ها، مکانها و افرادی که یادآور رویداد گذشته است: این کار به طور ارادی می باشد و وضعیت فرد را شدیدا" دچار آشفتگی می کند.
ناتوانی در به یاد آوردن بخش مهمی از رویداد گذشته: به این حالت فراموشی روانزا می گویند. در این وضعیت فرد آن صحنه را به یاد نمی آورد اما می داند که اتفاقی برایش افتاده است و احساس گیجی و منگی می کند.
احساس بیگانگی و غریبه بودن نسبت به اطرافیان: فرد مبتلا به PTSD نسبت به اطرافیان خود مانند همسر، فرزند و ... احساس غریبگی و ناآشنایی می کند.

کاهش یا عدم علاقه در انجام فعالیت های مهم زندگی: فرد نسبت به اموری که در گذشته برایش جالب بوده بی تفاوت می شود به این معنا که یا آنها را انجام نمی دهد و یا بدون رغبت انجام می دهد. به طور مثال میهمانی رفتن یا شرکت در مراسم عروسی و ...

محدود شدن عواطف: یعنی در بروز علاقه و احساس دوست داشتن خود نسبت به دیگران دچار مشکل می شود و قادر نمی باشد که احساس طبیعی خود را بروز دهد.

احساس کوتاه شدن آینده: فرد در این حالت تصور می کند پایان عمرش نزدیک است و فرصتی برای یافتن شغل، ازدواج، صاحب فرزند شدن و یا عمر طولانی ندارد.

اشکال در به خواب رفتن یا تداوم خواب: فرد هنگام به خواب رفتن و یا در حین خواب دچار آشفتگی می شود.

تحریک پذیری یا خشمگین شدن: فرد با حس از دست دادن کنترل خود که گاهی همراه با ترس از ابراز شدید خشم و خصومت است روبرو شده و دائم بیقراری می کند و پس از رفتار خشمگینانه و عصبانیت شدید آرام شده و احساس پشیمانی می کند.

اشکال در تمرکز: افراد مبتلا به اختلال فشار روانی پس از سانحه به دلیل آنکه حوادث ناراحت کننده ای را تجربه کرده اند برایشان سخت است که حواس خود را روی موضوعی متمرکز کنند.

واکنش گوش به زنگی شدید: فرد به طور شدید نسبت به صدا حساس بوده و با کوچکترین صدایی در محیط تحریک شده و سریع واکنش نشان می دهد.

تشدید واکنش از جا پریدن: همانند واکنش گوش به زنگی می باشد. این بیماران اغلب گوشه گیر، عصبانی، تحریک پذیر و دارای احساس گناه هستند.

اختلالات و مشکلات دیگر مرتبط با PTSD:
- حملات وحشت زدگی
- افسردگی
- سوء مصرف مواد
- اختلالات اضطرابی
- احساسات و افکار مربوط به خودکشی
- پرخاشگری
- اختلال شدید در عملکرد روزانه، شغلی و اجتماعی

شیوه های درمانی اختلال فشار روانی پس از سانحه:
1- درمان های دارویی 2- درمان های غیر دارویی
با توجه به میزان و شدت اختلال برخی از افراد مبتلا تنها با روان درمانی بهبود می یابند درحالیکه برخی دیگر به دارو درمانی یا ترکیبی از هر دو نیازمند هستند.

روان درمانی برای بیمارانی اثربخش می باشد که:
- علائم بیماری در آنها در حد خفیف و متوسط باشد.
- بیمار ترجیح دهد که دارو مصرف نکند.
- در صورتی که شرایط جسمانی و پزشکی بیمار به وی اجازه دهد از روان درمانی به منظور روش درمانی استفاده شود.

دارو درمانی زمانی ضرورت می یابد که:
- علائم بیماری در حد شدید و مزمن بوده و دوره بیماری فرد طولانی شده باشد.
- بیماری همراه با اختلالات دیگری مانند افسردگی، افکار خودکشی و مصرف مواد اعتیادآور باشد.
- هنگامی که فرد مبتلا به اختلال، در طول زندگی خود با فشار روانی زیاد روبرو شده باشد و یا در حین روان درمانی علائم بیماری اش شدت یابد

خطرات و علایم شایع اضطراب پس از سانحه ، راه های پیشگیری از اضطراب، درمان اضطراب،بررسی علل اضطراب
استرس یا اضطراب؟
تنیدگی (استرس)
استرس یا تنیدگی یا فشار عصبی، در روان شناسی به معنی نیرو و فشار است. هر محرکی که در بدن باعث ایجاد واکنش شود، عامل تنیدگی یا استرس زا نامیده می شود. به عبارتی دیگر، هر عاملی که موجب تنش روح و جسم و از دست رفتن تعادل فرد شود، عامل تنیدگی است.

تنیدگی واکنش یا واکنش هایی است که در فرد، در اثر حضور عاملی دیگر (عامل تنیدگی) به وجود می آید تا تعادل از دست رفته را باز گرداند، و باعث بسیج شدن قوای فرد برای مقابله با آن عامل و آماده باش موجود زنده می شود.

مراحل تنیدگی
تنیدگی معمولاً دارای سه مرحله است:
۱- واکنش اخطار:
مغز پس از دریافت خبر ناخوشایند (عامل تنیدگی)، آن را ثبت می کند و هیپوتالاموس به تفسیر آن، و سپس به فرستادن اخطار الکتروشیمیایی به غدد هیپوفیز موجود در مرکز جمجه می پردازد.
این غدد شروع به ترشح هورمونی برای تحریک غدد فوق کلیوی می کنند. به این ترتیب، هورمون آدرنالین از غدد فوق کلیوی آزاد شده و در جریان خون می ریزد و پیام را به سایر غدد در سراسر بدن منتقل می کند.

در نتیجه، طحال برای عمل بسیج شده و باعث ورود گلبول های قرمز اضافی در جریان خون می شود. بنابراین، اکسیژن و غذای اضافی وارد سلول ها می شوند، قدرت لخته ی خون بالا می رود، کبد مواد قندی و ویتامین ها را رها می سازد، ضربان قلب بیشتر می شود و تنفس تغییر می کند.
همچنین، خون از پوست و احشا به ماهیچه ها و مغز جاری شده، باعث سردی دست ها و پاهامی شود، و بدن برای تهاجم یا حمله یا فرار به صورت آماده در می آید.این مرحله ممکن است از چند دقیقه تا ٢٤ ساعت به طول انجامد.

۲- مرحله ی مقاومت :

طی این مرحله که ممکن است ازچند ساعت تا چند روز طول بکشد، بدن عملاً برای مبارزه با عامل فشار بسیج است. به همین دلیل به مصرف انرژی فراوان نیازمند است.
بعد از واکنش و دفع یا حل عامل فشار، بدن احساس خستگی می کند. پس از مدتی استراحت، متابولیسم (سوخت و ساز) بدن به حالت عادی بر می گردد. معمولاً دو مرحله ی اول برای بدن مفیدند، چون از طرفی باعث می شوند تا بدن قوای خود را بسیج کند و در آن شرایط واکنش نشان دهد، و از طرفی دیگر، با تحریک غدد و فعال شدن هورمون ها، تعادل هورمون ها و دیگر مواد در خون دوباره بر قرار می شود.

۳- مرحله ی فرسودگی:

در صورتی که شرایط استرس زا بیش از حد طولانی شود، یا به طور مکرر رخ دهد، یا این که سیستم عصبی بدن نتواند به مرحله ی مقاومت خاتمه دهد و بدن مدتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند(به خصوص در کسانی که اضطراب دارند)، ذخایر آن به تدریج تمام می شود و بدن در برابر بیماری ها آسیب پذیر می شود.

آنگاه است که فرد دچار مشکلات روانی، نظیر اضطراب، افسردگی، خستگی، عصبانیت، وسواس، پیری زودرس و … و نیز بیماری هایی جسمی همچون سرماخوردگی، آنفولانزا، کم اشتهایی، اختلال در هضم، سردرد، فشار خون بالا، سکته ی مغزی و  قلبی، روماتیسم، میگرن، سرطان، … می شود.

اینستاگرام
سلا م دوست عزیز ,که در جهت تنوبر افکار جانبازان,از عوارض موج انفجار , PTSD"که همان "استرس واضطراب پس از سانحه "از نوع جنگی ان , موجی ها وحتی رزمند ه ها ,را علمی ومشروح,مر قوم نمودید. قبلا"به شکل تجربی ,که با ان در گیرم .وهمه عزیزان ,که این مشکل را دارند مطلب نوشتیم. گوشه ای خیلی کم ,از اثار منفی ان را دیشب , که خجل هم بودم , ولی نوشتم (حالا عضوهای در گیر ذر بیهوشی ناشی از انفجار بماند)دارو ی ,بی کیفیت ,وپر عارضه,انسان فولاد که که نیست,27 سال مصرف دارو,وهم درد وبیخوابی واذیت ازار خانواده .
با این دوز مصرف دارو ,عضو ی در بدن سالم می مانه,....جند بار سال 70 واسه ویزیت ,نوبت پزشکی داشتم ,شب با اتوبوس می رفتم ,مشهد ,نگاه میکردم (چند بار هم تهران ) مسافران داخل اتوبوس ,تا صبح همه خواب بودند.با خودم فکر می کردم ,ای خدا ,من دیگه چه جوریم. ( بی خوابی کار هر شب منه با زور قرض3یا 4 ساعت) . رسیدم تا نوبت پزشک هنوز وقت بود .رفتم حرم ,اصلا"ارام نداشتم گریه.,دعا ,امدم ,روان پزشک معروف " ابراهیمی ",که بعد ها به خاطر مشگلات تردد ,بیشتر نسخه هاش رو در شهر ستان می گرفتم .که ان موفع دار وها ,خارجی وهم ارزان بود.که الان یک قلم رو نمیشه پیدا کرد ,شاید خیلی گران,احالا,هم که اوضاع دارو ودرمان نامناسب,خلاصه مشکلات فراوان مخصوصا"بازنشسته ها ,که نه بنیاد پوشش میده ونه اداره .از دست نوشته اتان تشکر.از سایت محترم که سنگ صبور, وخانه درد مندان است .سپاسگزارم.
باسلام وخسته نباشید برادر عزیز مرتضائی با تشکر از شما که کلیه حصوصیاتی که بعد از سانحه برای یک جانباز پیش می اید و با ان دردها می سازد می سوزد بیان نموده اید
سلام دوست عزیز
حکما گفته اند قدرعافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید
همه ما به طریقی این مشکلات را تجربه کرده ایم بنده پایم قطع است در دوره جوانی وقتی احساس میکردم کسی با دید ترحم بهم نگاه میکرد داشتم دیوانه میشدم صادقانه بگویم آنزمان دلم خوش بود در جامعه اکثر مردم حرمت ما را نگاه میداشتند مسئولین هم احترام خاصی میگرفتند واین امر ازنظر روحی بسیار تاثیرگذار بود ونقطه امید بود
حالا که سن بالا رفته وبچه هایم بزرگ شده اند ازطرفی همه اطلاع دارید که مسئولین صد برابر گذشته احترام میگیرند!؟ هزاران مشکل به معضلات قبلی اضافه شده اند متاسفانه حامی هم نداریم مسئولین هم به طرق مختلف حق وحقوق قانونی فعلی را هم نمیدهند
برادر عزیز درد دل فراوان است باور کن همینکه میبینم امثال من زیاد هستند موجب ایجاد انگیزه میشود میفهمم تنها نیستم
بهرحال به خدا توکل کن انشاالله مسئولین فکر کنند وما را به یاد بیاورند مگر ما چه میخواهیم اجرای همین قوانین به طور یکسان برای همه چیز زیادی نیست
کو که این گفته های شما را بفمد .کمسیون پزشکی؟ یا مردم
به نظرم اگر اشتباه نکنم کامنتهای زیادی را از آقای مرتضایی در سایت مخابرات ما دیده ام فکر می کنم ایشان همکار شرکت مخابرات و از قشر رزمنده و ایثارگر شرکت باشند در هر صورت بنده خدا برای این مطالب زحمات ریادی را متحمل هستند و مفید به فایده می باشد ولی این مطالب واقعا کارشناسی شده هستند و امیدوارم مسئولین بنیاد بجای شانه خالی کردن از بار مسئولیت رسیدگی به امور درمانی جانبازان و ایثارگران مسئولانه و بطور جهادی رسیدگی کنند نه با تنظیم قوانین فرافکنانه و بردن لوایح اینچنینی به مجلس امور درمانی ایثارگران شاغل را به افراد غیر مسئول در ادارات و سازمانهای محل خدمت جانباز حواله نمایند دستگاه اداری (بنیاد)که مسئولیت مستقیم خود را به افراد غیر مسئول بسپارد نتیجه این میشود که می بینیم که جانبازان شاغل گرفتار پیچ و خم اداری و فراموشی شده اند مگر منظور امام از صدور دستور تشکیل بنیاد این نبوده که امورات خانواذه شهدا و مجروحین جنگ و انقلاب اسلامی در بنیاد مذکور مورد رسیدگی قرار گیرد اگر قرار بوده که این قشر به فراموشی سپرده شوند فرمان حضرت امام (ره)مبنی بر تشکیل بنیاد شهید برای کدام منظور بوده است ؟
امیدواریم قوای محترم مقننه و مجریه و قضائیه با نظارت و تجدید نظر در عملکرد فعلی بنیاد انحراف بوجود آمده در ماموریت و فرمان تاریخی امام (ره)را پیگیری و بنیاد را نسبت به ماموریت محوله ازسوی معمار کبیر انقلاب اسلامی موظف و موکلف فرمایند.
مطالب بسیار ارزشمندی بود . با سپاس فراوان از بانی ان. انشالله این بحث ها ادامه دار باشد و بصورت یک متد وروش خاص درمانی مورد استفاده قرار بگیرد. زیرا وقتی مثلا خود من این مطالب را میخوانم ومیبینم که همه ان احساسات من رو کسان دیگر هم میفهمند برایم جالبه . ودر روند درمانم بکار م میاید .
سلام دوست من با تشکر از زحمات شما بنده خودم مدرک ارشد بالینی را یدک میکشم و فرزند جانباز ptsdهستم وموارد بال راکاملا تایید میکنم
آقای مرتضایی سلام اینجانب اسلام مشکانی رزمنده26ماه داوطلب درجبهه های جنوب وغرب کشوربه شماخسته نباشدمیگویم ازاینکه ازگفته های به حق وبجایت استفاده بردیم /خداقوت اگرهمه چون توواقع بین وبیطرف مطلبشان رابه مخاطب برسانند.مخاطب درآرامش کامل ازمعلومات ارزنده چون شمااستفاده میکند/الان من با3تابچه که بزرگ انها14سال سن داردو17سال است که دارم قرص اعصاب وروان میخورم ودریک روستاازتوابع سبزواردریک خانه کلنگی زندگی میکنم وازهیچ ارگانی حمایت نشدم ونمیشوم آیاسرنوشت بچه های من بااین قرصهاکه استفاده میکنم چندصباحی دیگربدون من وبدون هیچ اندوخته ای داشتم زیردست مردم خواهندماند/که خودم هم زمانی که اعصابم فشارمیآوردبخداقطع امیدمیکنم دولت که مارزمندگان رابه فراموشی سپردازشماخواهش میکنم اگردکتری راکه میشناسیدوفوق تخصص اعصاب وروان دارد مرابه ایشان معرفی کنیدتادیگررنج وگریه زن وبچه هایم رانبینم/خدای ناکرده من دستم راطرف شمانکردم که ازشخص شماسواستفاده کنم .بلاخره توی دکترهاباخداهم زیادهستن که یک نفررزمنده رابدون ویزیت ودارومداواکنندچونکه ازهمه جاناامیدهستم برای اولین باراین خواهش راازشمابرادربزرگوارم نمودم/انشاالله که به اتفاق خانواده همیشه سلامت سربلندزیرسایه قران به زندگیت اداهم بدی انشاالله /ازاینکه ایمیل هم برام فرستادی نهایت تشکررادارم /ازبس که به سایتها برای اعصابم به مسولین پیام دادم خسته شدم یاعلی مدد......
با سلام خدمت تمام ایثارگران صبور
من فرزند جانبازی هستم که صورت سانحه موج انفجار از ناحیه سر و گردن در عملیات کربلای 5 سال 65 در منطقه شلمچه دارد اما نامه بستری ندارد همچنین صورت سانحه و لیست امار مجروحین بیمارستان صحرایی در اثر موج گرفتگی در عملیات عاشورا سال 63 منطقه میمک را نیز داراست نامبرده بازنشسته سپاه بوده و از سال 61 تا 74 در مناطق جنگی بوده و تمام علایم بالا را حتی بیشتر داراست نظیر چند بار فلج سر و صورت و بدن و عمل قلب و چشم و مشکلات ریوی و کلیوی و... و تمام متخصصان مغز و اعصاب و اعصاب و روان ptsd تشخیص دادن اما دریغ ازذ یک درصد جانبازی . خواهشا منو راهنمایی کنید ممنون
بنام خدا اینجانب جانباز 5% ر ضا ج مدت 26 حضور درجبهه دارم ومدت چهار سال است زیر نظر روان پزشک هستم با 45 سال سن بیکارم وهیچگونه حقوقی دریافت نمی کنم ایامی توانم درخواست از کار افتادگی بدم
بنده اززمان بازگشت از جبهه دچار افسردگی وناراحتی های عصبی شدم دیدبان خمپاره ۱۲۰بودم وبارها موج انفجار راتجربه کردم گوشم سیوچهارسال است سوت می کشد بیت ویکماه درخط اول بودم اصلا خواب درستی ندارم پنجاه وچهارسالم تمام شده دست وپایم خواب می رود ودکترها تشخیص ندادند ومسوولین هم باما بیگانه هستند ای کاش جایی پناه می بردم
سلام.جانبازان اعصاب وروان.مظلومترین.قشرتوی کشورن.ازظاهرسالم وازباطن که اعصاب باشه.خراب خراب.بدبختی ما ایرانیها اینه جانبازو فقط با نقص عضو میشناسیم. انسان=اعصاب اعصاب -انسان=..........
به نام خدای علم آفرین که تمامی جهان علم اوست بدانیم که سربازان درزمان جنگ خاطر اتی دارند که تاابد با آنها ست ودرد ازدست دادن همسنگران گرفته تا موج انفجار واین خود دراعصاب وروان رزمندگان اثر داعمی خودرا می گذارد چه وقت بررسی کردید که کدام رزمنده چه ناراحتی روحی دارد دانشگاههای ما باید تحقیقات علمی خودرا دراین مورد از رزمندگان وسربازان زمان جنگ انجام دهند تاحقی از رزمندگان نا دیده گرفته نشود
عموی من همین مشکلاتو داشت.
نسبت به هر صدایی واکنش نشون میداد، پرخاشگر بود همیشه عرق میکرد در عین حال می گفت یخ زدم. جانباز و رزمنده با حدود 63 ماه حضور در جبهه بود.
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi